Monday, March 21, 2011

جنگ آقازاده ها بر سر پول و قدرت



چگونه فرزندان دو رهبر رژیم حکومت در رقابت پول و مقام، میان دو یار قدیمی را تیره و تار کردند؟!

سال های طولانی قدرت در قبضه اکبر هاشمی رفسنجانی بود و خامنه ای فقط «رهبر معظم» و دیگر هیچ!

رهبر رژیم با دست احمدی نژاد توانسته تا به حال «اکبر مصلحت» را از بسیاری مواضع عقب براند.

سیاوش اوستا ـ پاریس



جنبش ها و نهضت ها و انقلاب ها در طی تاریخ و جهان دو گونه بوده است:

*نوع نخست خودجوش مردمی: انقلابی که یک گروه وجمعی بر آن شده اند تا به حیات نظام های جبار و ستمکار خاتمه دهند و توانسته اند پشتیبانی های مردمی را به دست آورده و راه خود را بگشایند.

اگر جنبش های بابک خرمدین و شعوبیه و غیره در مراحل نخست شکست خورد اما بذرپاشی برای جنبش های بعدی بود و نیز ابومسلم هایی با سیه جامگان توانستند اقتدار بنی امیه را فروبریزند و یعقوب های لیث و نادرشاه و رضا شاه ها نیز از «هیچ» برخاستند و مسیر و سرنوشت تاریخی خود را دیگر کردند.

*نوع دوم جنبش ها و انقلاب ها یا توطئه های برنامه ریزی شده بیگانگان است و یا جنگ رقابت و درگیری های افراد و شخصیت ها و احزاب داخل رژیم ها!

سرزمین ما طی تمامی این دوران ها و فراز و نشیب ها از این دو مورد مستثنی نبوده است.

به ویژه در طی این سی و دو سال بارها و بارها حرکت جنبش ها خودجوش مردمیبا با خشم بسیار راه افتاد و شهرها و روستاها را سوزاند اما رژیم سرکوبگر توانست با سرکوب و قتل و کشتار مردم جلو شورش های مردمی را بگیرد.

اینک پس از رشد درگیری های داخلی میان سران رژیم اسلامی و به ویژه فرزندان آنها ـ که هریک امپراتوری های بزرگ مالی را در گوشه و کنار جهان برای خود ساخته اند ـ هر از چندی از نیروهای صادق و مردمی بهره می برند که جملگی معترض و مخالف رژیم و خواهان سرنگونی حکومت اسلامی هستند.

دو یار غار نظام اسلامی رفسنجانی و سید علی خامنه ای از روزهای نخست با بهره وری از دوستی دیرین خود موفق شدند تا از تمامی نیروها و شخصیت ها بهره برده و به عنوان پل از روی آنها عبور کنند و پس از گذر، پل را خراب کنند:

ـ نهضت آزادی و مهندس بازرگان

ـ جبهه ملی سنجابی و یاران

ـ حزب توده

ـ سازمان چریک های فدائی خلق

این ها از جمله پل هایی بودند که برخی تاکنون به عنوان «هم پیمان و مشاور و کارساز» رژیم باقی مانده اند ولی جریان ها و سازمان های دیگر سیاسی نیز بوده اند که رژیم نتوانسته کاملاً آنها را مهار خود کند و یا از آن ها پل بسازد از جمله حزب ملت ایران به رهبری داریوش فروهر، جنبش مسلمانان مبارز است.

به رهبری دکتر پیمان، جنبش انقلابی مسلمانان ایران به رهبری دکتر کاظم سامی و سازمان مجاهدین خلق و نیروهای فدائی خلق انشعابی از اکثریت. زمانی که هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و رئیس جمهور بود، خامنه اینقش و جایگاهی سمبلیک در حکومت داشت به عنوان «مقام معظم رهبری» از او نام برده می شد که از خود این عنوان می توان پی برد که جایگاه سید علی خامنه ای یک مقام! آن هماعظم، نه! بلکه معظم!!؟بود برای رهبری!! یعنی خیلی سمبلیک و تهی از اراده مداخله و غیره ...

این نکته را«رفسنجانی» بارها تأیید کرد!

با رئیس جمهور شدن خاتمی باز قصه همان بود و نفوذ هاشمی رفسنجانی در قدرت بیشتر از چند وزارت خامنه ای بود که خامنه ای در دست داشت تا اینکه احمدی نژاد آمد و تلاشی کرد تا به طور کلی هاشمی را کنار بگذارد!!

اما اکبر هاشمی رفسنجانی از سال ها پیش با پخش پول و پله حکومت جمهوری اسلامی میان ملاهای ریش سفید رژیم به عنوان رئیس خبرگان و رئیس «مجمع تشخیص مصلحت نظام » توانسته بود تقریباً کلیت روحانیت موجود را منهای چند نفر به نفع خود خریداری کند.

برخی از این روحانیون و مقامات دولتی و سپاه را که نتوانسته بود- در دو جایگاه یاد شده ـ به گونه ای حقوق بگیرشان کند در «مرکز مطالعات استراتژیک» سرکار گذاشته و ماهیانه مبالغی به آنها پرداخت می کرد.

بودجه ارگان های مهمی که توسط رفسنجانی مدیریت می شود چون مجمع تا مجلس خبرگان و مرکز مطالعات و دانشگاه آزاد و غیره تقریباً نصف بودجه سالانه کشور است که از صندوق های پنهان و مرموز و ناشناخته ای تأمین می شود!

هاشمی و خامنه ای توانسته بودند با هم کنار بیایند و تقریباً بیست سال بی دردسر مماشات کردند و قدرت را تقسیم کنند، اما با رشد مالی و سنی فرزندان آنها مسیر تاریخی قدرت نمایی شان دگرگونشد. هرچند از سال ها پیش که مهدی رفسنجانی و مجتبی خامنه ای با هم به جنگ رفته بودند و در آنجا درگیری های پیدا و پنهانی میانشان پدید آمده بود و یا این که در مهمانی هاشمی و خامنه ای عفت خانم و خانم خجسته درگیری های لفظی در رابطه با نوع زندگی و درجه دیانت و غیره جر و بحث هایی داشتند اما این دو یار غار همیشگی تلاش می کردند تا وارد اختلافات خانوادگی زنان و فرزندانشان نشوند تا اینکه جریان شهرام جزایری پیش آمد و پخش ده ها میلیارد تومان میان آخوندهای حکومتی. وی که چکی قابل توجه را در وجه خامنه ای و برادرانش کشیده بود نخستین ضربه را به سیستم پولشوئی و آدم خریدن خانواده هاشمی زد!! زیرا آقا سیدعلی، چک شهرام جزایری را به حساب نگذاشت بلکه دستور بررسی ثروتمند شدن این جوان را داد!!

در همین رابطه بود که مجلس هم کمیسیونی تشکیل داد و پس از پژوهش ها، آن گزارش کذایی «عباس پالیزدار» منتشر شد که مدعی بود بیش از 50 آخوند میلیاردها دلار سوء استفاده مالی کرده اند که در رأس آنها از اکبر هاشمی رفسنجانی نام برده شده بود!

هنگامی که عباس پالیزدار در زندان بود بارها با من تلفنی گپ می زد و حتی یک بار او را روی خط تلویزیون نیز آوردم که سخنانش در سراسر جهان پخش شد!

او می گفت: که فرزند رفسنجانی به او پیشنهاد چند میلیون کرده است تا او نام آنها را از لیست «مفاسد اقتصادی» بیرون بیاورد!!

عباس پالیزدار چنین نکرد اما پس از این که به دستور سید علی خامنه ای از زندان آزاد شد با پا درمیانیدکتر مهدی خزعلی ، وی به دیدن رفسنجانی رفت و آنجا از وی پوزش خواهی کرد و او را از اتهامات پیشین تبرئه کرد!!؟

پس از چندی من از عباس پالیزدار ماجرا را جویا شدم اما دیدم که او این بار در باورهای دیرین خود پافشاری می کند و می گوید: «اصل گزارش صد صفحه ای مفاسد اقتصادی را نفی نمی کند بلکه او شخص اکبر هاشمی رفسنجانی را مبری دانسته است نه فرزندان و خانواده او را!!؟

ولی با همه این ها هاشمی از وحدت و اتحاد خانواده برخوردار است و در هیچ شرایطی نه او فرزندان و فامیل و خویشان خویش را رها کرده است و نه خویشاوندان او کلمه ای علیه او سخن گفته اند و به صف دشمن پیوسته اند!!

این شانسی بود که از روز نخست سیدعلی خامنه ای نداشت!!؟ زیرا نخستین مخالفان وی خویشان او بودند:

علی تهرانی شوهر خواهرش سی سال پیش نخستین بیانیه را علیه او داد چند سال بعد خواهرش بدری خانم به دنبال شوهرش از ایران فرار کرد و به پاکستان رفته و از آنجا به عراق پناهنده شد و ساعت ها علیه برادرش سخنرانی کرد آن هم در رادیوی عراق و مجاهدین خلق!!

بچه خواهرسید علی خامنه ای تا به امروز یکی از مخالفان سرسخت دائی خویش است، و دو برادر وی هادی و محمد نیز همواره از مخالفان برادر و هم پیمان با رقیبان و دشمنان او بوده اند و رهبری جنبش سبز در اروپا نیز (که شدیداً حامی موسوی و کروبی هستند و مخالف سید علی خامنه ای ) توسط یکی از خویشان نزدیک او رهبری می شود !!؟

*هاشمی رفسنجانی و عفت مرعشی سه پسر به نام محسن، مهدی و یاسر و دو دختر به نام های فاطمه و فائزه دارند که از این 5 فرزند 12 نوه دارند. در همین حال خانواده «مرعشی» هم جایگاه خود را دارند که حسین مرعشی سال ها استاندار کرمان و دوبار نماینده مجلس و رئیس میراث فرهنگی و گرد لشگری و سخنگوی حزب کارگران بود که سر از زندان جمهوری اسلامی درآورد!

ـ فاطمه رفسنجانی از سال 73 رئیس بنیاد بیماری های خاص و رئیس فدراسیون ورزشی بیماران بود که سال گذشته از این سمت کناره گرفت.

ـ محسن هاشمی که تحصیل کرده کاناداست از هفده سال پیش رئیس متروی تهران است که هفته پیش کنار گذاشته شد، وی نایب رئیس اتحادیه جهانی حمل و نقل عمومی در خاورمیانه و شمال آفریقا، رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس بازرسی ویژه ریاست جمهوری در دو دوره بعدش عضو هیأت مدیره سازمان صنایع دفاع، رئیس دفتر نشر مصارف انقلاب اسلامی رئیس اتحادیه قطارهای شهری کشور ، رئیس هیئت مدیره انجمن مهندسی حمل و نقل ریلی ایران و مؤلف دو کتاب می باشد. او به فرانسوی و عربی و انگلیسی سخن می گوید.

ـ فائزه رفسنجانی که در سال 1341 به دنیا آمده است همچنان در سودای رئیس جمهور شدن در تلاش است و با این که بارها بازداشت و شکنجه شده است و حتی فرزندان وی بازداشت و مورد بی احترامی قرار گرفته اند اما وی سیاست را از سر رها نکرده و یکی از بزرگترین افتخاراتش اینست که: مرگ بر خامنه ای! و مرگ بر اصل ولایت فقیه را او در ایران سرداده است.

ـ مهدی رفسنجانی که متولد 1348 می باشد و با فرشته دخترعمو قاسمش ازدواج کرده است عضو هیأت امنا و رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد می باشد وی تا پیش از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد دفتری در شرکت نفت داشت و بر تمامی قراردادهای نفتی نظارت داشت . در سال 2007 مدیر عامل توتال و چند شرکت نفتی دیگر به پرداخت میلیون ها دلار رشوه به او اعتراف کردند و پلیس سوئیس در سال 2004 در این واریز دو میلیون دلار از حساب شرکت توتال به حساب یک ایرانی فاش کردند که پول به مهدی رفسنجانی رسیده است!

محمد علی عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران طی گزارشی به سید علی خامنه ای مدعی شده است که مهدی رفسنجانی برای حذف خامنه ای میلیون ها دلار سرمایه گذاری کرده است و برای رسیدن به این هدف از نیروهای مختلف و متنوعی که حتی سلطنت طلب و مجاهد خلق نیز در میانشان هست بهره می برد!؟

ـ یاسر رفسنجانی پسر کوچکتر هاشمی از قرار معلوم نسبت به خواهرش فائزه و برادرشمهدی کمتر در امور سیاسی دخالت می کند وی بیشتر در کار اقتصاد و سرمایه گذاری در کشورهای خلیج فارس است.

هاشمی رفسنجانی که رابطه بسیار خوب و نزدیکی با سعودی ها دارد و خانواده اش نیز از این ارتباطات بی بهره نبوده و درجده، ریاض و مکه هم پایگاه هایی دارند، اکثر اوقات که رفسنجانی و یا فرزندانش به عربستان سعودی می روند همزمان حامل پیام هایی از جانب پدر برای آنها و سران غرب می باشند.

رفسنجانی با سعودی ها و آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای اروپایی توانسته است روابط دوستانه خود را حفظ کند و سید علی خامنه ای با چین و روسیه و بخش سنت گرا انگلیس و کشورهای چپ جهان.

*سید علی خامنه ای چهار پسر و دو دختر دارد. مصطفی کمتر در امور پدر و سیاست مداخله می کند و میثم و مسعود (و یا محسن) از همراهان همیشگی سیدعلی خامنه ای هستند و امور رایانه ای وی را مدیریت می کنند هرچند خودشان هنوز آن گونه که باید با تکنولوژی دوران آشنائی ندارند و مبتدی هستند.

ـ مجتبی خامنه ای ـ که مانند مصطفی و به ادعای پدرشان به درجه اجتهاد رسیده است ـ داماد حداد عادل می باشد. و مسعود(محسن) سوسن دختر آیت الله خرازی را به کابین خود درآورده است.

مصطفی داماد آیت الله خوشوقت می باشد و «میثم» دختر یک تاجر بازاری به نام لولاچیان را در خانه دارد.

دو دختر سید علی خامنه ای بشری و هدا هر یک عروس محمدی گلپایگانی و فرزند برادر مهدوی کنی هستند.

از هنگامی که جنجال دارایی های رفسنجانی و خانواده اش و پورسانت گرفتن ها و فروش نفت ایران توسط شرکت های موازی در داخل و خارج از کشور در رسانه ها منعکس شد، سیدعلی خامنه ای هرگونه معامله توسط فرزندان هاشمی را در داخل ممنوع اعلام کرد!سیدی که نه سیاست را درست می داند و نه اقتصاد را خوب می شناسد شاید نمی دانست که پرواز تجارت این فرزندان از داخل کشور به خارج از کشور که از سال ها پیش پایه گذاری شده بود، نه یک محدودیت بلکه این فرصت و امکان نوینی بود تا به راحتی در سطح جهان سرمایه گذاری کنند حتی شخصیت هایی چون «شون پن» را در مبارزات انتخاباتی پدر به ایران بیاورند و از خانم «مادونا» بخواهند تا برای جنبش سبز اسلامی ترانه بخواند و ...!!

باری به خوبی پیدا و آشکار است که بخشی از جنگ ها و درگیری های اخیر نبرد فرزندان دو خانواده است ولی به ظاهر پدرانشان همچنان به هم وفادار باقی مانده اند اما منفور بودن حکومت اسلامی و بیزاری مردم ایران از نظام ولایت فقیه کار را به جایی رسانده است که احیاناً و در مراحلی، فرزندان سرزمین ما قربانی این قدرت طلبی های آقازاده ها شوند به گونه ای کل نظام ستمکار اسلامی ـ که طی 32 سال چون اختاپوس بر گرده و خون ملت حاکم بوده است. از یاد برود و رهبران و رهبران دیروز و امروز و رئیس جمهورها و نخست وزیران مقتدر امام و رؤسای مجلسی که هزاران نفر را قتل عام کردند و کوچکترین اعتراضی نکردند به عنوان قهرمان ملی مطرح شوند و جانیان دیروز را بر کرسی ناجیان امروز بنشانند!!

سخنان خانم فائزه در خرداد ماه سال گذشته بهترین گواه است که جانی، امروز ناجی شده است: «خامنه ای تو این همه دوره کی رهبر بوده؟ تنها دوره ای که رهبر بوده اند؟

چرا نخواهد؟ احمدی نژاد با پشتوانه او این کارها را می کند. «آقا» در موقعی که رئیس جمهور بود ، نخست وزیرش میرحسین موسوی تحمیلی بود (خمینی او را تعیین کرده بود) زمانی که بابا (رفسنجانی) رئیس جمهور شد باز رئیس جمهور، رئیس جمهور آقا (خامنه ای) نبود. خاتمی که رئیس جمهور شد باز او نبود. تنها دوره ای که (خامنه ای) رهبر واقعیه الانه!

(سخنان فائزه به نقل از ماهنامه «راه»)

No comments:

Post a Comment